Sunday, June 3, 2018

برای دوست صادق و معلم آزاده سرزمینم محمد حبیبی

برای دوست صادق و معلم آزاده سرزمینم محمد حبیبی

✍️مهدی عودی زارع / معلم

سال 92 در یکی از هنرستان های مناطق محروم خدمت می کردم؛ در فصل امتحانات به علت ندادن بودجه قرار شد نفری ده هزارتومان برای تکثیر سوالات از دانش آموزان دریافت شود. روز اول امتحانات مادر یکی از دانش آموزان با دختر کوچکش در حالیکه در اوج زمستان دمپائی پلاستیکی به پا داشت به هنرستان آمد و با التماس از مدیر می خواست که چون توان پرداخت ندارد مانع حضور فرزندش در امتحان نشود. آن سال این صحنه به صورتهای گوناگون تکرار شد و هر بار با دیدن این صحنه ها معلمان بغضشان میگرفت. اکنون با تداوم سیاستهای پولی سازی مدارس آن هنرستان برای ثبت نام هزینه دویست هزار تومانی از دانش آموزان می گیرد؛ و من به این می اندیشم که سرنوشت دانش آموزانی چون فرزند آن زن چه شده است و آینده فرزندان بی بضاعت سرزمینم بدون آموزش چگونه رقم خواهد خورد. 

 اما می دانم و میبینم و به عنوان یک معلم بر خودم می بالم که معلمان آزاده و باشرف سرزمینم چون #محمد_حبیبی فریاد #عدالت_آموزشی و #آموزش_رایگان سر می دهند و نمی خواهند در این سرزمین کودکی به دلیل فقر از آموزش وآینده باز بماند. اما می بینم و می دانم که در مقابل، حاکمان مدعی حمایت از مستضعفین میگویند این جرم است و معلمان و حبیبی ها مجرم اند. من وتمامی معلمان سرزمینم از این اتهام زنیها دوباره بغض کرده ایم و شاید این بار بغضمان نه در تنهایی بلکه در جامعه بترکد و دامن مستضعف کشان را بگیرد.

#برای_محمدحبیبی

No comments:

Post a Comment